سام

عشق باشکوه و هدیه آسمانی معبودم ؛ عزیز ترین فرد زندگی من

این وبلاگ رو تقدیم میکنم به تو؛به تو که همه وجودو هستی منی 

تو که عشق پاکت سالهاس باتک تک سلو لهای من اجین شده

تویی که بهترین و قشنگترین بهانه واسه نفس هام شدی 

عزیز بهتر از جانم این وب فقط مال ماس . مال من و تو

شاید بشه گفت اولین چیزی که مشترکه بین ما

باخودم قرار گذاشتم؛دیگه کمتر مزاحمت بشم

بعد از این پیام ها و دلنوشته هامو

اینجا تو وبلاگون می نویسم

 شاید با توجه به این که فول تایمی ؛ هیچ وقت ؛ به این کلبه احزان نیایی

 ولی اشکال نداره سنگ صبورم؛دلنوشته هامو اینجامیذارم

تا ازم به یادگار بمونه ؛ این آرومم میکنه ؛ شاید روزی 

که دیگه من در این دنیا نبودم ، خوندیشون ؛ 

و به عشق واقعی من پی بردی. 

عاشقت می مانم

تا روزی که ، تابوتم همچون قایقی روان بر دوش مردم باشد

و تو عشقم  آهسته زیر لب بگویی: یادش بخیر عاشقم بود

شاید هم روزی ؛ نامم را بر روی سنگ قبری خواندی

شایدهم اصلانفهمیدی از عشق تو ؛بی تو مرده ام 

عشق باشکوه تو ؛ برای همیشه یه راز میمونه

روزی که برای همیشه ترک این جهان کنم

راز پنهان عشق تو با من دفن خواهد شد

رازی که سالها مرا مثل شمع سوزاند

سوختم و ذوب شدم

سام 

نفسم

همدمم

سنگ صبورم

یگانه مالک قلبم

عاشقانه دوستت دارم

بی تو نمی میرم ؛ بلکه ذره ذره ذوب میشم

با تمام وجودم ، باتک تک سلو لهام دوستت دارم

تک ستاره آسمان زندگیم  ؛ سام

سلام محبوب قلب عاشقم

سلام هستی من 

سلام همه وجودم

عزیز دلم ؛ خیلی دلتنگتم ؛ آخه ده روزه چشای ناز و قشنگت رو ندیدم 

به قول خودت ؛ هر چی همدیگه رو ببینیم ، وابستگیمون بیشتر میشه

آره نفسم ؛ تو درست میگی ولی چه کنم با این دل زبون نفهم

اگر شعور داشت و حرف حالیش میشد که بهش میگفتن مغز 

اسمش روشه دیگه ؛ دل ؛ تنگ میشه ؛ میگیره؛ میشکنه

باهاش مدار کن نازنینم ؛ بخدا خیلی واست تنگ شده

نمی دونم این چند روز دوری رو چطور تحمل کنم

قطعاً خیلی بهم سخت میگذره؛درد میکشم

ولی باید تحمل کنم ؛ مثل همه این سالها

بی  تو ثانیه های را می شمارم و همراه لحظات مثل شمع می سوزم و ذوب میشم 

کجایی دلبر محبوب من 

بی تو میمیرم نفسم

گاهی بی صدا نگاهت میکنم …

مرا ببخش برای این نگاه های پنهانی

شاید اگر بغضم فرو نشیند

صدایت کنم …

صدای گام های تو 

ضربان زندگی من است 

با من راه بیا 

با تو تشنه زنده بودنم 

سلام من به خورشید پر فروغ زندگیم سام 

صبحت زیبا نازنینم ؛ به زیبایی انوار خورشید

دلم واسه دیدن چشای نازت یه ذره شده

نمی دونم با این دلتنگی چه کنم

کاش بتونم امروز ببینمت نفسم

شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برام

شاید بیداری مثل من به فکر اون خاطره هام

شاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده ها

بگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله ها

با هر قدم برداشتنت فاصله بین مون نشست

لحظه ای که بستی در و شنیدی قلب من شکست؟

یادت بیاد که من کی ام همون که میمیره برات

همونی که دل نداره برگی بیفته سر راهت

نمیتونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام

تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام

ازکی داری تو دور میشی ؟! از من که میمیرم برات

از منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهت

بگو من از کی بگیرم حتی یه بار سراغ تو

دارم حسودی میکنم به آیینه اتاق تو

کاش جای اون آیینه بودم هر روز تورو می دیدمت 

اگر که بالشت بودم هر لحظه  میبوسیدمت 

منو تنها نزار ، عشقم نزار! این خونه خالی شه
کسی که روت قسم میخورد ، اسیره کج خیالی شه
منو تنها نزار عشقم مگه، این گریه خواهش نیست؟
 منو تنها نزار عشقم ، که من تنهات نمیزارم
نگو که ،واهمه دارم صبوری کن ، تحمل کن،
دلم میخواد ببینی،من چه فرقی با همه دارم
منو تنها نزار عشقم، که من تنهات نمیزارم

اگه ، از دست آدم ها، همش تیشه به ریشم بود
نمیمردم ،واسه اینکه یکی مثله تو پیشم بود
شکنجه دیدم از دوریت که گریه ،اعتر​افم شد
، همین دنباله تو گشتن ، یه جورایی طوافم شد
منو تنها نزار، عشقم منم سهمی ازت دارم
همین یه دلخوشی رو من ، تویه دنیا فقط دارم

سام ؛ همه آرامشی که دارم مدیون حضور گرم توست محبوب قلبم

تمام دنیایی منی ؛ تمام دار و ندارم ؛ تو زندگیمو متحول کردی 

باتومعنای زیبای عشق روپیدا کردم ؛باتو عشق رو فهمیدم

با تو طعم شیرین عشق رو چشیدم

با تو عاشق شدم تندیس عشق

با من بمان معشوقم

افلاطون میگه:

هر وقت نتونستى کسى رو فراموش کنى؛

یعنى هنوز در خاطر او هستى!

سلام به قاصدک های خبر رسان که محکوم به خبرند

و سلام به شقایقهایی که محکوم به عشقند

و سلام به تو که محکوم به دوست داشتنی.

 پرستوی قشنگم سام

شادم؛ چون صبح اولین روز هفته رو با دیدن روی ماه تو شروع کردم 

48 ساعت از آخرین دیدارمون گذشته نازنینم ، خیلی سخته

وقتی از هم دوریم انگار زمان متوقف میشه

ناشکر نیستم ؛ یه نگاه تو واسم غنیمته

فدای چشای قشنگ و مهربونت بشم

دوستت دارم با تمام وجودم

دلم بهانه تو را دارد

تو میدانی بهانه چیست ؟

بهانه همان است که شب ها ، خواب از چشم خیس من می دزدد

بهانه همان است که روزها میان انبوهی از آدم ها 

چشمانم را پی تو می گرداند

بهانه همان صبریست که به لبانم سکوت می دهد تا گلایه نکنم از نبودنت

نفسم 

دلم واست خیلی تنگ شده 

کاش بتونم ببنمت عشقم

عشقت را پنهان می کنی که مردانگیت خدشه دار نشود

اخم می کنی که مهربانیت را پنهان کنی 

مرا شما خطاب می کنی که هوایی نشویم

اما نمیدانی 

نمیدانی که چقد این ها به تو می آید و من دیوانه تر میشم 

سالهاس که با این رفتارت منو عاشق تر و دیوانه تر کردی

دیونتم سام

تورو به خدا بعد من مواظب خودت باش

گریه نکن آروم بگیر به فکر زندگیت باش

غصم میشه اگه بفهمم داری غصه میخوری

شکایت از کسی نکن با اینکه خیلی دلخوری

دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون

دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمون

دل نگرونتم همش اگه خطا کردم ببخش

بازم منو بخاطر تموم خوبیات ببخش

منو ببخش منو ببخش

اصلا فراموشم کن و فکرکن منو نداشتی

اینجوری خیلی بهتره بگو منو نخواستی

برو بگو تنهایی رو خیلی زیاد دوسش داری

اگه تو تنها بمونی با کسی کاری نداری

دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون

دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمون

دل نگرونتم همش اگه خطا کردم ببخش

بازم منو بخاطر تموم خوبیات ببخش

منو ببخش منو ببخش

سلام 

صبح بخیر پرستوی قشنگم

می آیی ؛ بهار می شوم

می روی ؛ پاییزم 

عادت کوچ را فراموش کن 

بیا و نرو 

بیا و به من کوچ کن و فصل مرا بهار باش تا همیشه 

دوستت دارم بی نهایت 

عاشقتم با تمام وجودم 

قلبم ؛ جونم ؛ نفسم

هرچیزی یک آخری دارد

و آخر آرزوهایم باتوبودن است.

به وسعت آخرعشق،

دوستت دارم.

صبحت بخیرعزیزترین آدم دنیای من

وقتی از پیشم می ری 

انگار موقع رفتن تکه ای از جانم را با خودت می بری

یقینا آن دلم می باشد که تو آنرا از سینه در آوره ، و با خود می بری

نمی دانــم به تـــاوانِ کُدامیــن گنـــاه ؟!

 مـرا محکـــوم به دلتنگـــ ــی کـردی و رفتــــــی

 دلتنگم خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

تک ستاره آسمونم سام

لحظه ها واسم سخت میگذره

بغض خفم می کنه 

سام ؛ دیونتم 

خوش به حال باد

گونه هایت را لمس می کند

و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!

کاش مرا باد می آفریدند

تو را برگ درختی خلق می کردند؛

عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!

در هم می پیچند و عاشق تر می شوند...

تندیس عشق؛ سام عزیزم

بزرگترین آرزویم برایت این است که

هرگز غم رو توی چهره زیبا و دوست داشتنیت نبینم.

دلم می خواد همونطور که تو؛ سنگ صبور و محرم اسرارم هستی

منم بتونم هر چند اندک ، تکیه گاه و همدمی برای تنهاییات باشم عزیزم. 

دردات بجونم ؛ فدای اون چشای ناز و قشنگت بشم ؛دورت بگردم محبوب قلبم.

دوستت دارم سام 

با تمام وجودم دوستت دارم 

و دیوانه وار عاشقتم 

کنارم که هستی ؛

زمان هم مثل من دستپاچه می شود ؛

عقربه های دو تا یکی می پرند ؛

اما

همین که می روی . . . 

تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم ؛

جانم را می گیرد ، ثانیه های بی تو .